میگی باز ھم کنار ھمدیگھ باجھ بچینیم .
راجب چی باشھ بشین .
چشاتو باز کن یھ لحظھ مال من باش .
یھ لحظھ بیا توی حس مال من باش .
پس میکرفون بھ دست من تو ده کھ بگم .
از این زمونھ و از دلی کھ تکھ تکھ ھست.
در اھنگ من مساوی ذکر یک درد.
جز این ھم ندارم یھ فکر بھتر .
از جمونگی بگم کھ شده سمبل رشادت .
ایران براش شده صندوق تجارت .
پس ھنر مند وطن کجاست نیست .
اون تو زیر زمین میخونھ چون کھ مجاز نیست .
از چی بگم برات .
انتظار داری چھ چیزی از جیب من دراد .
بجز کاغذ سفید پاره .
خوب اخھ رفیق حرف توشھ ولی خودکار سفید .
تو مثل منی تو ھم کم درد نداری .
درد اصلیت این کھ تو ھم درد نداری .
من کسی نیستم با این زخمھا دردم بگیره .
ولی این اشکھا رو کی می خواد گردن بگیره .
از چی بگم.
خدا از این بنده ھای خستھ .
از این ھمھ درد تموم دنده ھام شکستھ .
خنده ھام رو نبین این خنده ھا یھ چسب رو لبم .
این منم با رده پای خستھ .
از چی بگم .
بگو از یھ روح زخمی .
کھ باید یک تنھ بره تو قلب کوه سختی .
از روز ھایی کھ خط خوردن روی تقویم .
خبر میدن از یھ اشتباه روح تخریب.
از چی بگم .
از بچھ ھای پایین شھر کھ غذا دارن مایھ شب .
این کھ تنھا دلیل خوابش بھ عشق فرداست .
تنھا پاتوق عشق حالش بھشت زھراست .
یا کھ بگم از اون رفقای کاخ نشین.
کھ ھستن تو واردات کالای ساخت چین .
تو بھ من این رو بگو من از چی بگم خوب .
ما گفتیم و تمموم دردھا ریشھ کن شد .
از چی بگم برات .
شاید قصھ دوست داری مثل ھم کلاسیان روستایی .
اگھ قصھ تلخھ گناه واقعیت داستان نرگس گلاه باغ میھن .
کھ نشستھ با صد چراغ افسوس کاشکی.
یھ بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم .
چراغ افتاد تو کلاس گر گرفت اتشی کھ پوست بچھ ھا رو مثل گرگ گرفت .
یھ طفل معصوم با داد فریاد گفت زود بدوھید سمت در ولی در ھم قفل بود .
چشام خشک شد یھ کم بھم اشک بده ایزن این بچھ ھا با کدوم درس مشق بنویسن.
کودکی مرد در راه کلاسی کھ سوخت منتظر جراح پلاستیکھ .
یاس نمیخواد تھھ قصھ رو ھرگز ببنده .
چون باز دلش میخواد کھ نرگس بخنده .
از چی بگم .
حالا کھ شده غروب زد تو قلب مدرسھ درود زن
.غصھ نخور صدام بشنو از زیر خونم .
من صداتو بھ گوش ھمھ می ر سونم .
از چی بگم .
دلی کھ فقط جسمش دلھ عمری کھ نسو اشک نسوش گلھ .
یاس روح زندون کھ جسمش ولھ .
اخر مجبور با شرایط وخوش بده .
از چی بگم .
بگو از یھ روح زخمی کھ باید یھ تنھ بره تو قلب کوه سختی ولی قسم بھ خدا قسم بھ روح تختی .
کھ من بدون ترس میرم بھ سوی تقد یر.
خیلی خشن زندگی ولی حوصلھ کردم توی پشن زندگی من یھ مدل دردم .
ولی دفتر گذشتھ ھام رو زره زره کردم اومدم جلو کھ پی دردسر بگردم .
از چی بگم .
از چی بگم