یا...یا...
دوباره وقت طلوع ياسه
با كلمه ھايي كه مثه گلوله حاضر
واسه خوندن سرود تازه
به دور از ھر فخر و غرور كاذب
ھر لحظه اي شروعي واسه
من و تو ديگه بسه سكوت فاسد
توي وجود من يه جنون خاصه
واسه پیشرفت سعود راسخ
مینويسم اينو با قلمه داوطلب
فاز بگیري تو با كلمه بافتنم
كلماتي كه با طغیان دوستن
منم شناوري توي اين اقیانوسم
من حرفامو ساده میگم و میرم
از درد ھا و داغ ديدن سیرم
من سرباز اين ساك اين مرض پیرم
پرچم دار راه میھن میشم
بدون اينكه كسي برسه به داد آدم
شب و روز ھا میگذشت و ادامه دادم
میشینم فكر میكنم و دوباره يادم
میاد ھمون روزایی رو که غبار ماتم .. ھه
اومدن و تو دل من نشستن
كه از تو رد شد و قلبمو شكست
پس من در قلب رو به ھر كس بستم
ھمون كسايي كه پي منفعت ھستن
خوب ديگه راھي نداشتم
آدما تو دلم جاي سالم باقي نذاشتن
ھر كسي رو كه باھاش دل گرم بودم
حسم رو زير پاھاش له كرد
نشون میدن انگار مردن
ولی با عملشون اینو انکار کردن
جوون مرد و تیريپ فردين
يكي نیست بگه تو گريم كردي
خب ما ھم میريم زير گريم ، تیريپي نیست
ما مینویسیم میگیم میریم زیر گیریم
ما ديديم اينو بجاي دو سه رنگن
ھه به قول تو زرنگنو
بالاخره قسمت میاد
بزا اينو بگم و عزت زياد
زرنگ اون نیس كه شلواره ۶ جیب پاشه
زرنگ اونه جیگرش بالايه ۶ سیخ باشه
.........................................................................................
...........