حتما الان با خودت میگي تو چي میدوني؟
از دردي که نداري واسه چي میخوني؟
میدونم و حق داري اينو بھم بگي ولي
عشق به ھم زبون میتونه باشه دلیلش
تو حرفاي دلت آه...سینه سوزن
وقتي که تن تو سوراخ میشه زير سوزن
منتظري که برسه روز سلامتي
حاضري اونو به ١٠٠ کیلو طلا ندي
تقسیر تو نیست که شدي بستري
حرف ھمه ي آدمارو از بري
ھه..خود من که سر تورو با اين حرفا بردم
دنیا رو فحش میدم با يه سرما خوردن
چه برسه به تو که ...ھھھه..چي بگم؟
وسرازيري به سوي درد با شیب کم
ولي خدا درداي مارو ديده
آخرش اونه که به دست ما دارو میده
دلت مثل يه درياست
امیدواري به فردايي که
تموم میشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري
دلت مثل يه دريا
امیدواري به فردايي که
تموم میشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري
خیلي وقتا میشه که با توئه اين واژه
که چرا من بايد سرنوشتم اين باشه؟
دور ما پر شده از اين ھمه چراي بي جواب
تنھا امید میتونه باشه چراغ اين شبا
تو اين مسیر پر پیچ و خم و پر سراب
روبرو شدي تو حالا با يه پل خراب
خودتو به راحتي به دست باد نسپر ھمنشین
تا که بتوني به راحتي از پل رد بشي
وقتي که دردا میگیره زير يه خم
تورو میکوبه روي زمین و میره ، بخند
به اين میگن بدل توي فن کشتي
يعني تو درداتو با خنده کشتي
توي کلمه ي اي کاش حبس نشو
کاش رو کاشتن ولي سبز نشد
جمع کن حالا يه مشتي جوک دور خودت
بخند تا خودت باشي دکتر خودت
ھه..ھه
دلت مثل يه درياست
امیدواري به فردايي که
تموم میشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري
دلت مثل يه دريا
امیدواري به فردايي که
تموم میشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري
..........................................................................................