loading...
متن ودانلود تمام اهنگ های یاس
MAHDI بازدید : 84 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (0)

 

دانلود اهنگ

 

این بره من یه عادته

وقتی که چیزی رو دارم

تا وقتی که وجود داره

قدر اونو نمیدونم

ھمه ی خونواده ، جمع بودیم کنار ھم

اوضاع ھمچین درست نبود

ولی واسه ش نخوردیم غم

با ھمه ی خوشبختی ، پشت یکی شده بود خم

کسی که توی مشکلات ، به ابروھاش نیاورد خم

تو دوران دبستان ، دوران دبیرستان

دوران بچه بازی و شیطونی و ھیجان

پیچوندن کلاسا ، بیخیال از درد و بلا

جور ما رو اون میکشید ، ماھا به دور از مشکلات

چیزی نبود که من ازش بکنم فرار

چون اصلا تنھا نبودم از قرار

بعد از ظھرا میرفتیم دنبال عشق و حال

رفتن به پاتوقای یک روزگار

توی بابا یه حسی بود ، دائما تو فعالیت بود

تازه فھمیدم که اون حس ، احساس مسئولیت بود

تو روز پنج شنبه ی یکی از روزای بھاری

ماه اردیبھشت ، یک ظھر رو گفت ساعت دیواری

بابام اون روز زود اومده بود از سر کار

ھمه دور ھم بودیم سر سفره ی ناھار

 

شاید تو زندگی ما ، خیلی چیزا تو جاش نبود

ولی ھمین جمع بودن ما برام با ارزش بود

بابا پول تو جیبیمو بھم داد ، طبق یه سنت

کاری که ھیچ کس واسم نکرد ، مگر با منت

لباسمو پوشیدم ، به سر و وضعم رسیدم

خودمو آماده واسه آخر ھفته ی خوب دیدم

بعدش بابا بھم گفت ، منم دارم میرم بیرون

اگه دوس داشته باشی با ھم میریم تا سر خیابون

قدم زنان داشتیم میرفتیم به سوی حیاط

ولی یھو بابا جلو چشمم رو زمین افتاد

اولش فکر کردم داره باھام شوخی میکنه

ولی دیدم نفسش گرفته ، حرفی نمیزنه

فقط یه لحظه گفت:یاسر ، من دیگه دارم میرم

مادرت و بچه ھا رو دیگه به تو میسپرم

گفتم بابا چی داری میگی تو ، ھیچ معلوم ھست ؟

ولی اون دیگه حرف نزد ، چشاشو آروم بست

یه لحظه دستپاچه شدم ، اینور اونور میدویدم

صدام دیگه در نیومد ، فقط داشتم داد میزدم

تو رو به خدا زنگ بزنید به اورژانس

شاید به امید خدا ، بازم باشه یه ذره شانس

ھیچکی به دادم نرسید ، به غیر از یه ھمسایه

پدرم رو سوار ماشینش میکردیم دوتایی

رفتیم با ھم بیمارستان ، با استرس فراوان

آخه چرا نمیرسیم ، چقد دیر میگذره زمان

نگران ، قدم زنان ، تو اتاق انتظار

عرق سرد رو پیشونیم ، بی صبر و بی قرار

فقط منتظر بودم که بابا چشاشو وا کنه

 

بازم بگه:یاسر ، صابر، ھمه مونو صدا کنه

دکتر از اون اتاق شومش ، اومده بیرون

نگاھم به دھن اون ، من مونده بودم حیرون

گفتم دکتر حالش چطوره؟منم پسرشون

انگشترشو داد و گفت:باشه غم آخرتون

چطوری میتونم این خبر رو به مادرم بدم ؟

خداوندا کمکم کن ، نمیتونم ، نمیتونم

حالا کمرم شکسته ، پشتم داره میلرزه

عزیزترین کسم از دستم رفت ، تو یه لحظه

چشامو باز کردم دیدم اومدم تو بھشت زھرا

جایی که ھمه ی مردم یه روز باید برن اونجا

خداوندا صدام دیگه در نمیاد

چرا آخه ھرچی بلاست روی سر من میاد

مخم جواب نمیده ، نمیتونم گریه کنم

حالا منم یه دیوونم ، سست و بی پایه شدم

ھمه امیدم ناامید ، ھمه چی رو سرم خراب

آرزوھای بزرگ من ، شده نقش بر آب

فکر میکردم اولین کسی که توی عروسیم

از خوشحالی توی پوستش نمیگنجه ، اون تویی

فکر میکردم یه روز ، نوه ھاتو بغل میکنی

روی دوشت میذاری ، باھاشون بازی میکنی

ولی حالا که تو نیستی ، دلمو به کی گرم کنم ؟

سفره ی این دلمو بگو پیش کی پھن کنم ؟

خداوندا تو زندگی جوونی رو یتیم نکن

عزیزشو ازش نگیر ، تو غم من سھیم نکن

{گریه}

بابا...بابا

بابا جونم رفتی سه سال از رفتنت میگذره

 

حالا فقط از تو مونده یه مشتی یاد و خاطره

عکست روبروی منه ، دارم باھات حرف میزنم

این موزیک ناقابل رو دارم واسه تو میزنم

حالا دیگه پشت من ، به مادر من گرمه

چون مسئولیت اون ، سنگین تر از یه مرده

صدای تو تو گوشمه که میگه مرد این خونه

از این به بعد دیگه تویی ، این توی یادت بمونه

.....................................................................................................

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام خوش امدین من مدیر وب سایت هستم من این وب رو واسه طرفداران یاس ساختم تا بتونن متن اهنگ های عزیز دل ما یاس رو ببینند و واسه راهنمایی بیشتر نظر بدین ممنون میشم . دوس دار شما مهدی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدام اهنگ یاس را بیشتر دوست دارید؟
    کدام خوانند را بیشتر دوس دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 61
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 114
  • بازدید ماه : 277
  • بازدید سال : 1,110
  • بازدید کلی : 37,447
  • کدهای اختصاصی